از زمانی که نسل ما با زندهیاد یاهو مسنجر در سال ۱۹۹۸ گپزدن آنلاین یا همان چتکردن را یاد گرفتند تا امروز که دهها شبکهی اجتماعی و ابزار پیامرسان داریم، همواره بحث دوستان اینترنتی و دوستیهای اینترنتی مطرح بوده و هست.
پس از دو دهه تجربهی شخصی، نظرم دربارهی این که دوستان اینترنتی چقدر قابل اعتماد هستند یا خیر این است که این مساله کاملا به خود ما بستگی دارد. به عنوان مثال، من و همسرم هر دو از نسل وبلاگنویسان قدیمی در پرشین بلاگ هستیم. آشنایی اولیهی ما با یکدیگر با خواندن وبلاگهای یکدیگر شکل گرفت و سالهاست زندگی مشترک بسیار خوبی داریم. بعضی از دوستان بسیار صمیمی و عزیز فعلی ما نیز، ابتدا رفقای اینترنتی در شبکههای اجتماعی بودهاند که اکنون با هم رفتوآمد خانوادگی هم داریم و انسانهای بسیار خوبی هستند.
به نظر من آن چیزی که باعث میشود دوستی چه از نوع آفلاین و چه آنلاینش، به ضرر کسی باشد شاید ناپختگی یا سوءنیت یا اشتباهات خود آن شخص در دوستیابی باشد. کسی که در جامعهی بیرونی حقیقتا به دنبال ارتباطات سالم و مفید باشد در دنیای اینترنت هم همین ارتباطات را خواهد یافت. حتی در مشترییابی، من مشتریان بسیار زیادی برای طراحی سایت داشتهام که یکبار هم از نزدیک آنها را ندیدهام و در چند مورد، حتی صدای آنها را هم نشنیدهام. صرفا با واتساپ یا تلگرام صحبت کردهایم و وبسایت طراحی شده است و این ارتباط دوستانهی مبتنی بر اعتماد متقابل همچنان ادامه دارد.
شاید جالب باشد که بگویم من بعضی از دوستان دوران دانشگاه را هم وقتی خیلی عمیقتر شناختم که خوانندهی وبلاگهای آنها شدم. آن وقت بود فهمیدم که چقدر ضرر کردهام که در دورانی که بیشتر در دانشکده کنار هم بودیم، از فرصت همصحبتی با آنها به اندازهی کافی استفاده نکردهام. یکی از همین رفقا همدانشکدهای قدیمی و رفیق جدیدتر من، لیشام شهبازیان است که افتخار داشتم هفتهی پیش وبسایتش را – که خواندن آن سببساز رفاقت عمیق ما شد- یک طراحی مجدد ساده با وردپرس بکنم. پیشنهاد میکنم شما هم از قلم و اندیشهی جذاب و خاص او لذت ببرید. این هم نشانی سایت لیشام است.