این کاغذ‌پاره ارزشمند

آمدم سراغ خودرو، دیدم یک کاغذ کوچک گل‌گلی با دستخطی کودکانه روی شیشه‌ی جلو است: «با سلام راننده‌ی ماشین. ما با چرخ به‌آرامی به آینه‌ی ماشین شما زدیم. ضرخواهی می‌کنیم.» آینه‌ها را بررسی کردم. مشکلی نداشتند. کودکی دوچرخه‌سوار حین بازی در کوچه به آینه‌ی خودرو برخورد کرده بود و چقدر حس مسئولیت داشت که وقت … Read more

زندگی مرغی، زندگی خروسی

مرغ و خروس‌های منزل یکی از اقوام، در تمام زندگی خود به‌جز باغچه‌ی خانه و دیوارهای دور حیاط چیزی نمی‌بینند. اگر روزی یکی از آن‌ها بخواهد فهرستی از دیدنی‌های زندگی تهیه کند باغچه و درخت و دیوار و قفس و آب و دانه و چند چیز دیگر خواهد نوشت و تمام. کبوتران همان خانه اما … Read more

۳۰ ثانیه توقف برای ساختن یک شهروند خوب

این مقاله برای کانال تلگرامی تفکر سیستمی نوشته شده است.   وقتی همه‌روزه پشت فرمان خودرو، مادران بسیاری را می‌بینم که دست فرزند خردسال خود را گرفته‌اند و او را از چراغ قرمز عابر عبور می‌دهند و کوچکترین آگاهی نسبت به پیامدهای کار خود ندارند، افسوس و دریغ عظیمی وجودم را می‌گیرد. کاش این مادران … Read more

روزی که دبی زلزله آمد

امروز مشغول صحبت با یکی از آشنایان بودم و داشتم برایش می‌گفتم که اگر دیدگاه صحیحی نسبت به زندگی و مشکلات آن داشته باشیم خواهیم دانست که اصلاً قرار نیست زندگی بدون مشکل باشد. بلکه قرار است ما با حل مشکلات بزرگ‌تر و قوی‌تر شویم. اصلاً اگر مشکلات نباشند، رشد و پیشرفتی حاصل نخواهد شد. درست مثل کودکی که تا زمین نخورد، راه رفتن نخواهد آموخت. ناگهان ذهنم مرا به سمت روزگار زندگی در دبی برد و آن روزی که زلزله آمد.

Read more

من و کاسب سنتی مغازه‌ی کناری

دفتر کار من در مجتمعی است که عموماً کسب‌وکارهای سنتی دارند. ازنظر مغازه‌داران قدیمی دوروبر، من آدم نامتعارفی هستم که هیچ مراجعه‌کننده‌ای ندارم و وقتی هم که مرا می‌بینند لابد از سر تجربه سری تکان می‌دهند که این هم شد کار؟ از دیدگاه بسیاری از افراد با دیدگاه سنتی، کسی که مشغول مطالعه، مراقبه، فکرکردن … Read more

جمله‌ای از ماتریکس

در صحنه‌ای از فیلم ماتریکس «مورفیوس» به «نیو» که کارهای خارق‌العاده‌ای کرده می‌گوید دیدی که تو «شخص برگزیده The one» هستی؟ نیو قصد انکار دارد، ولی مورفیوس می‌گوید: «دانستن یک مسیر، با پیمودن آن مسیر خیلی فرق دارد. » چند مثال: شخصی را می‌شناسم که بسیار کتاب‌خوان است و می‌گوید عاشق حافظ و مولانا و … Read more

عبور از تردید

تجربه‌ی من اینطور نشان می‌دهد که وقتی قرار است شخصی یک وب سایت برای خودش داشته باشد، مدت زیادی را با ذوق و شوق صرف پرداختن ایده می‌کند. در اینترنت جستجو می‌کند، وب سایت‎های مشابه را می‌بیند، رویاپردازی می‌کند، وقت زیادی صرف می‌کند که اسم مناسبی برای دامنه انتخاب کند … سراغ یک طراح وب … Read more

سنگریزه‌ی داخل کفش را دربیاور!

برای شما پیش‌آمده که مشغول راه‌رفتن در دشت و صحرا یا خیابان باشید و سنگریزه‌ی کوچکی در داخل کفش یا جوراب، آزارتان بدهد؟ گاهی در چنین مواقعی می‌گوییم بگذار به مقصد برسم درستش می‌کنم؛ حاضریم مدتی با مشکل راه برویم، ولی ۵ ثانیه توقف نکنیم تا آن سنگ‌ریزه را از کفش خود خارج کنیم. گاه … Read more

چرا بعضی از مردم همیشه گرفتارند؟

حتماً از خودتان پرسیده‌اید که چرا بعضی از مردم همیشه گرفتارند و هرچه می‌دوند و تلاش می‌کنند، بدبختی و مصیبت دست از سر آن‌ها برنمی‌دارد؟ پس عدالت خداوند کجاست؟ این چه جامعه‌ای است و …
من هم چنین پرسش‌هایی داشته‌ام. ولی پس از مدت‌ها مطالعه و آموختن، فهمیده‌ام که راز بزرگی در زندگی هست و آن هم این است که زندگی هریک از ما، نتیجه‌ی باورهای ماست.

Read more

پزشکی که خوشحال نبود: نکاتی برای زندگی مشترک

زمانی که دبی زندگی می‌کردم، به‌صورت پاره‌وقت مشاوره‌ی کامپیوتری هم می‌دادم. مدتی هم مشاور یک کلینیک بودم. یک کلینیک تمیز و زیبا و مجهز، در یک نقطه‌ی خوب شهر. هفته‌ای دو روز، در نوبت بعدازظهر به آنجا سر می‌زدم و به مشکلات کامپیوتری و شبکه و وب سایت آنجا رسیدگی می‌کردم. با پزشکان و همچنین کارکنان هندی و فیلیپینی آنجا صحبت می‌کردیم و نسکافه‌ای باهم می‌خوردیم.

Read more

دختری که قرار بود بماند

دوران مدرسه ریاضیاتم خوب بود. سوم راهنمایی که بودم در شهرستان مقام اول مسابقات ریاضی را کسب کردم. سال سوم و چهارم دبیرستان (نظام قدیم)، المپیاد ریاضی شرکت کردم. ولی از سطح شهرستان هم بالا نرفتم! آن موقع به‌اشتباه فکر می‌کردم استعداد کافی است. ولی گذشت زمان به من فهماند که اراده و پشتکار و … Read more

سه گام اساسی موفقیت

خدا را شکر می‌کنم که وب سایت و کانالم باعث شده بعضی از بانوان خانه‌دار، جوانان و دانشجویان از من بپرسند که از کجا شروع کنیم؟ چه باید بکنیم؟ اگر یادتان باشد مطلبی نوشته بودم که نخست باید به دنبال پاسخ چراها باشیم. بعد به دنبال چگونگی‌ها؛ مثلاً اول بدانیم چرا دانشگاه می‌خواهیم برویم، بعد … Read more

حال خوب، اکهارت تله، سعدی نازنین

من از زندگی در شهرهایی مثل تهران و دبی، به زندگی در شهر و روستاهای کوچک رسیده‌ام و خوشحالم که دخترکم نیز فرصتی بیشتر از بچه‌های مرکزنشین دارد تا با طبیعت انس بگیرد و آب چشمه بنوشد و گاهی دست دراز کند و از درخت میوه بچیند و مرغ و جوجه و پروانه ببیند. چندی … Read more

اوستا کریم و قالب پنیر

همین یک‌ساعت پیش، تصمیم گرفتم بیرون بروم که هم عینکم را که شکسته بود و تعمیر شده بود از چند خیابان آن‌طرف‌تر تحویل بگیرم، هم در برگشت نان تازه و پنیر و چند چیز دیگر بخرم. رسیدِ عینک که باید در کیفم می‌بود، نبود! ده دقیقه به دنبال آن گشتم و با قدری تاخیر از … Read more