قهرمان

امروز دخترم (و به تقلید از او، پسرکم) شنل پوشیده بودند و مثلا قهرمان یا شخصیت خاصی شده بودند. از من و همسرم پرسیدند که ما (قهرمان‌ها) چه کاری می‌توانیم برای شما انجام بدهیم؟ من هم گفتم باباجان همین که اسباب‌بازی‌هایتان را که در اتاق ریخته مرتب کنید عالی است و من و مامان ممنون می‌شویم.

پاسخ دخترم را که دادم فهرستی از پرسش‌ها  وارد ذهنم شد: آیا همین رفتارهای مسئولانه و به‌ظاهر کوچک شهروندی از حرکت‌های قهرمانانه مهم‌تر نیستند؟ چرا یک جامعه نیاز به قهرمان دارد؟ رابطه‌ی قهرمان‌پروری یا اسطوره‌سازی با توسعه و پیشرفت چگونه است؟ به طور کلی یک اسطوره/ کاریزما/ قهرمان تاثیر بیشتری بر رشد/سقوط اجتماع دارد یا فرآیند درازمدت و نامحسوسی که از درون خانه‌های شهروندان آغاز شود و جامعه را دربرگیرد؟ برای یافتن این پاسخ‌ها طبیعتا باید دست به دامن علوم انسانی شوم و مطالعه کنم، البته اگر فرصت شود.

نوجوان که بودیم عموما در بازی‌های کامپیوتری، یک شهری بود و گروه خلافکاری و چند کاراکتر قهرمان که کنترل آنها دست ما بود و با بزن بزن تا غول آخر (رئیس بزرگ) می‌رفتیم و شهری را از بدبختی نجات می‌دادیم. کم‌کم فهمیدم که مسائل اجتماعی نه با بزن بزن حل می‌شود و نه به دست چند نفر و نه به دلیل وجود یک غول مرحله‌ی آخر ایجاد می‌شود. کاش همه‌چیز اینقدر خطی  و ساده بود.

عجالتا این طور گمان می‌کنم که اگر من شهروند هروقت که بیرون می‌روم طبیعت بی‌پناه را بیش از این آلوده نکنم، هنگام رانندگی حق تقدم را رعایت کنم، هنگام پیاده‌روی از چراغ قرمز عبور نکنم، در کسب و کار و ارائه‌ی کالا و خدمات، منصف و وظیفه‌شناس باشم، وقتی فلان مقام یا کارمند از فلان اداره را می‌بینم چاکرانه دولا و راست نشوم، درباره‌ی چیزی که نمی‌دانم سکوت  پیشه کنم و به صدها کار مثبت کوچک و فاقد هیاهوی دیگربپردازم… بی‌آنکه همچون زورو یا مرد عنکبوتی شنلی و نقابی داشته باشم، می‌توانم یک شهروند قهرمان باشم. امان از هیاهوی نفس برای دیده شدن. امان از سپردن همه‌ی مسائل به گرده‌ی یک قهرمان. قهرمان و اسطوره البته الهام‌بخش هستند، ولی گمان می‌کنم آن چیزی که به شکل درازمدت، کم‌هزینه، پایدار و اصولی جامعه‌ای را اصلاح می‌کند، آگاهی و آموزشی است که از خانواده و مدرسه آغاز می‌شود. شهروندانی که رفتارهای صحیح و به ظاهر کوچک روزمره را در درازمدت تکرار می‌کنند دستاوردهایی عظیم به وجود می‌آورند که هیچ سوپرمنی قادر به خلق آن نیست.

دیدگاهتان را بنویسید