رمضان و دیدار یار غائب

دیدار یار غائب، دانی چه ذوق دارد؟

ابری که در بیابان، بر تشنه‌ای ببارد

ای بوی آشنایی دانستم از کجایی

پیغام وصل جانان پیوند روح دارد

 

نمی‌دانم تا کنون کسی این غزل سعدی را برای رمضان استفاده کرده یا خیر. چندان تفاوت نمی‌کند. سالی که گذشت، خبرها و رویدادهای ناگوار بسیاری بر ایران و جهان گذشت. چقدر دلتنگ و منتظر رمضان بودم که بیاید و با اعجازش، پلشتی‌ها و زخم‌هایی را که بر روح و جان و ذهن نشسته بشوید و مرهم بگذارد.

رمضان از جنس باران است. از جنس بوی آشنایی، از جنس یار غائب و جانان و صحرا و عطش و ابر است. این یار غائب را می‌توانی تصور کنی که خود خداست، می‌توانی حتی خودت را در آن ببینی. آن آدمی که باید باشد و نیست.

بارها از رمضان نوشته‌ام و باز هم می‌نویسم. خوشا به آنان که این ماه را دوست می‌دارند و آشنایش می‌بینند.

دیدگاهتان را بنویسید