آفتاب و آفتابه

درست که یک مهندس هستم، ولی دلیل نمی‌شود عاشق زبان فارسی نباشم. به سهم خودم تا جایی که بتوانم هیچ واژه‌ی انگلیسی در گفتار و نوشتارم به کار نمی‌برم. در به‌کاربردن نیم‌فاصله بین کلمات مرکب و املا و انشای نوشتارم دقت دارم. هیچ‌کسی در هیچ کجایی نشنیده که از عباراتی مثل «لفت دادن»، «ممبر» یا «پیج» استفاده کرده باشم.

درست که یک تحصیل‌کرده‌ی این مملکت ممکن است هر شعری را به اسم مولانا بپذیرد، درست است که ممکن است سالی یک کتاب ادبی هم نخواند، درست است که شاید یک غزل حافظ را هم نتواند بدون اشتباه روخوانی کند، درست است که علیرغم این همه نرم‌افزار تبدیل، نتواند دو خط فارسی تایپ کند و فینگلیش‌نویس باشد، درست است که شاید به جای در حال حاضر «آل رِدی» بگوید، درست است که فکر کند اگر به جای «خوبه» بگوید «اوکیه» خیلی «کول» تشریف دارد، اما درست نیست که این «ه» بی‌ریخت را آنچنان بی‌ملاحظه استفاده کند. کتابه من، ماله شما، آقایه کاویانی، دیواره دوستی، آفتابه مهربانی!

وسط این همه مشکلات اقتصادی و فرهنگی و سیاسی این «ه» و آن «آفتابه» را دیگر کجای دلمان بگذاریم؟

دیدگاهتان را بنویسید