دوست دارم دو تجربهی جدید از مرز ناامیدی و امید در کسب و کار خودم برایتان تعریف کنم که اخیرا اتفاق افتادهاند.
تجربهی اول
ماه گذشته که سرویس میزبانی خودم را تعطیل کردم به مشکلی جدی برای گرفتن پشتیبان (بکاپ) وب سایت مشتریان برخورد کرده بودم. (شرح کامل در یادداشت: رابطه دلار و کاویانی آنلاین)
تقریبا راهی مشخص برای گرفتن پشتیبان وجود نداشت و بدون پشتیبان، مشتریان من تمام اطلاعات وب سایتهای خود را از دست میدادند. از دست رفتن اطلاعات وب سایت، یک فاجعهی واقعی است که دست کمی از زلزله و آتشسوزی ندارد.
شرکت مسئول که قبلا ذکر خیرش را کردهام عملا کمک زیادی نمیکرد و مسئولیت را به گردن من انداخته بود و نهایتا آخرین جمله مسئول فنی آنها با ۱۲-۱۳ سال تجربهی کاری این بود:
«راهی برای بکاپ گرفتن تکتک سایتها ندارید!»
دنیا روی سرم خراب شده بود. نزدیک یکصد وب سایت، یعنی یکصد امانت را چه باید میکردم؟ برای چند دوست که حدس میزدم بیش از من تسلط داشته باشند پیام گذاشتم ولی توصیههای صمیمانهی آنها هم به کار نیامد.
یک نیمهشب تا صبح تمام منابع انگلیسی اینترنت را شخم زدم و و شروع به خودآموزی بخشی از دانش هاستینگ کردم که قبلا پنج دقیقه هم در آن زمینه مطالعه نکرده بودم.
نهایتا موفق شدم راهی پیدا کنم که آن کارشناس با هزاران وب سایت زیر نظر شرکتش هم به آن نرسیده بود. ظرف پنج شش ساعت، از ناامیدی مطلق، به امید و گشایش رسیدم و خدا میداند که چقدر خوشحال شدم که مدیون مشتریانم نشدهام.
تجربهی دوم
وب سایت یکی از مشتریان، نیاز به انجام کاری جدید و خاص داشت که ظاهرا با برنامهی وردپرس (که تخصص من در طراحی وب سایت است) شدنی نبود.
مشتری مبلغ زیادی برای این پروژه پرداخت کرده بود و وظیفهی من بود به هر قیمتی این مشکل را حل کنم. ساعتها منابع انگلیسی را بررسی کردم. یک دورهی آموزشی آنلاین خریدم و تمام ویدئوهای آن را با دقت دیدم. برای مدرس دوره پیام گذاشتم. ولی دانش عملی او کم بود.
با یکی از مشهورترین متخصصان داخل کشور در آن زمینهی خاص مکاتبه کردم و به او پیشنهاد کردم که دستمزد لازم را بگیرد و کار را انجام دهد. ایشان هم گفت نمیشود و فقط یک سایت خارجی هست که این کار خاص را با یک برنامهی صد دلاری انجام میدهد.
در این آشفتهبازار دلار و تحریم هم مگر میشد از آن سایت خرید کرد؟ کار به جایی رسید که فقط تا صبح روز بعد برای تحویل پروژه وقت داشتم.
آن شب تصمیم گرفتم نخوابم. تمرکز زیاد بر حل مشکل باعث شد از حدود ۱۲ نیمهشب تا ۴ صبح، به راهحل خلاقانهای دست پیدا کنم که راستش را بخواهید مشابه آن در هیچ منبع داخلی و خارجی ذکر نشده است. من موفق شده بودم!
ادیسون میگوید که موفقیت حاصل ۱۰درصد الهام و ۹۰درصد پشتکار است. ادیسون درست میگوید.
اگر حرف آن دو کارشناس معروف هاستینگ و وب سایت را میپذیرفتم، به راهحل دست پیدا نمیکردم. گاهی علیرغم همهی منفیبافیهای ذهن منطقی، باید «باور» کنی که «میشود». روشنایی صبح، درست پس از تاریکترین لحظات فرا میرسد. باور کن. باور معجزه میکند!