اصغر فرهادی، اسکار و حال خوب

از دانستن خبر موفقیت دوباره اصغر فرهادی در اسکار، بسیار خوشحال شدم و مانند دفعه پیش، قدری هم اشک شوق ریختم. ولی این موج‌های احساسی غم و شادی برای ما، زودگذر است. پرسش اساسی این است که اصولا شادی از کجا می‌آید و چرا دیدن موفقیت یک شخص دیگر ما را خوشحال می‌کند؟ چرا شادی‌های ما ماندگار نیستند؟ چرا همیشه خوشحال نیستیم؟ چقدر عوامل بیرونی (محیط، شغل، میزان ثروت …) در شادمانی نقش دارند و چقدر عوامل درونی؟
*
در این باره بسیار می‌توان سخن گفت. برای من که تجربه زندگی در خارج و داخل کشور را داشته‌ام و به میل خود تهران و دبی را ترک کرده‌ام و در یک شهرستان زندگی می‌کنم، این مساله تقریبا بدیهی شده است که حس خوشبختی و خوشحالی و شادی، کاملا امری درونی است. من هرکجا که باشم، از خودم که نمی‌توانم فرار بکنم. مشکل اصلی خود ماییم. راه حل اصلی هم خود ماییم. مهم نیست که ثروتمند باشی یا فقیر، ساکن تهران باشی یا دبی یا یک روستا … خرسندی و رضایت امری درونی است که کاملا تحت تاثیر باورها و شیوه‌ی زندگی و تفکر ما شکل می‌گیرد.
*
اگر به دنبال حال خوب هستی، قابل دستیابی است. حتی همین الان. کافی است فهرستی از توانایی‌های خود بنویسی که حالت خوب شود. کافی است فهرستی از نعمت‌های زندگی‌ات را بشمری که حالت خوب شود. می‌توانی با ورزش یا مراقبه به حال خوب برسی. می‌توانی با مظاهر خالص زیستن در زمان حال، مانند کودکان و گیاهان و حیوانات و طبیعت دم‌خور شوی تا حالت را خوب کنند. رسیدن به حال خوب مستلزم تمرین است. باید باورهایت را تغییر دهی، به حرف دل خود گوش کنی، نه این که به محض اینکه فرصتی برای خلوت با خود پیش می‌آید، سریع از خودت فرار کنی و به تلویزیون و دیدن اخبار و … مشغول شوی.
*
کسی که نتواند خودش را تحمل کند و صادقانه خودش را همینطور که هست دوست نداشته باشد، کسی که خودش را خوب نشناسد، هرگز به یک حال خوش همیشگی و ماندگار نخواهد رسید. اصولا تمام مربیان موفقیت، بر این باور هستند که شادمانی و موفقیت و حتی ثروتمند شدن از زمانی شروع می‌شود که مسئولیت کامل زندگی خودت را بپذیری و هیچ چیز را به جز خودت، مسبب وضع فعلی زندگیت ندانی.


دیدگاهتان را بنویسید