سوگندهای قرآن را دوست میدارم،
سوگند به تنفس صبح را،
سوگند به عصر و سپیدهدم را،
سوگند به انجیر و زیتون را،
سوگند به اسبان دونده را،
سوگند به انسان را،
سوگند به رستاخیر و کتاب و پرودگار را،
…
و سوگند به قلم را، و آنچه بدان مینگارند.
با آن آهنگ و موسیقی زیبایش. (ن، والقلم و ما یسطرون)
*
مهندسی خواندهام، اما همواره خوشحالم که بیشتر عمر را نه صرف مهندسی، که صرف معلمی کردهام. روزی که معلمی، نه از روی شعار که به شکلی حقیقی، در گروه بهترین و ارزشمندترین و به قولی، «باکلاس»ترین مشاغل یک اجتماع باشد، میتوان به آیندهی درخشان آن اجتماع امید فراوان داشت. در چنان اجتماعی، هر روز، روز معلم و هرروز مبارک خواهد بود.