برای شما پیشآمده که مشغول راهرفتن در دشت و صحرا یا خیابان باشید و سنگریزهی کوچکی در داخل کفش یا جوراب، آزارتان بدهد؟ گاهی در چنین مواقعی میگوییم بگذار به مقصد برسم درستش میکنم؛ حاضریم مدتی با مشکل راه برویم، ولی ۵ ثانیه توقف نکنیم تا آن سنگریزه را از کفش خود خارج کنیم.
گاه بد نیست مرور کنیم که در زندگی روزمره، چه سنگهایی در کفش، یا درستتر بگویم، چه بارهای بیهودهای در ذهن داریم که ارزش حمل ندارند … اگر این پرسش را از خود بپرسیم، خواهیم دانست ذهن ما در زیر فشار مسائلی کمر خم کرده است که واقعاً اهمیتی ندارند. در چنین مواقعی، دستکم میتوانیم بهسادگی آن مسئله را یادداشت کنیم و ذهن را سبک و آزاد کنیم تا به کارهای ضروری خودش برسد.
نوشتن، هم برای رهایی از مشغلههای ذهنی و هم برای روشن شدن مسیر پیش رو، ابزار بسیار مفیدی است. بنویسید! نوشتن معجزه میکند. حتی اگر دوست دارید درآمد بیشتری داشته باشید، رقم آن را به شکل مکتوب و مشخص بنویسید.
در کنار آزادشدن از سنگریزهها، این را هم باید بپرسیم که اصولاً میدانیم راهی که داریم میرویم به کجا قرار است برسد؟ خیلی خوب است که درنگ کنیم و از خودمان بپرسیم قرار است به چه برسم؟ بسیاری را میشناسم که صبح تا شام یکسره خود را مشغول میکنند که همین پرسش حیاتی را از خود نپرسند!