نوشتهشده برای کانال تلگرامی تفکر سیستمی
در تمام دوران دانشآموزی، هم نمرهی ریاضی و هم نمرهی انشای بسیار خوبی داشتهام. بااینکه مهندسی هم خواندهام، اگر از من بپرسید کدام درس در زندگیات کاربردیتر بوده با اطمینان میگویم انشا! دلیلش را هماکنون برای شما توضیح میدهم.
بخش بسیار بزرگی از وقت روزانهی مردم جهان صرف چه میشود؟ اخبار، فیلم، سریال، تلویزیون، کتاب، روزنامه، موسیقی، نماهنگ، اینترنت (وب سایتها، شبکههای اجتماعی)، تبلیغات، سرگرمیها … اینها در نهایت چه هستند؟ … محتوا هستند: محتوای متنی، صوتی، تصویری یا ویدئویی.
بخش بسیار بزرگی از زندگی تمام مردم جهان تحت تأثیر افراد مؤلف، یعنی تولیدکنندگان «محتوا» شکل میگیرد. آنها هستند که ما را سرگرم، خوشحال یا ناراحت میکنند، خبر و گزارش تولید میکنند، بر علایق و سلایق سیاسی و فرهنگی و رفتارهای ما اثر میگذارند، ما را وادار میکنند ساعتها پای برنامهها و تولیدات آنها بنشینیم …اینترنت و رسانهها، دنیای تبلیغات، سینما و صنعت سرگرمی (entertainment) در تسخیر افراد مؤلف است.
بنابراین عجیب نیست اگر ادعا کنیم که افراد مؤلف، یعنی افرادی که قادر به تولید محتوای نوشتاری، صوتی، تصویری ویدئویی هستند گردانندگان دنیای امروزند.
به چند استاد دانشگاه، پزشک، دانشمند یا مشاور در کسبوکار و تخصص خودتان فکر کنید. چه کسانی اول به ذهن شما میآیند؟ آنها که مولف هستند، کتاب و مقاله دارند، اثری مکتوب، مصاحبه، آموزش صوتی یا تصویری دارند. آنها که وب سایت شخصی و کانال و اینستاگرام فعالتری دارند. درست است؟ حتی در بین دانشمندان هم آنها که مولف باشند بهتر دیده میشوند و بیشتر جدی گرفته میشوند.
پیشرفت بشر مدیون افرادی است که از گذشتههای دور بر دیوار غار و سنگ و خشت و پاپیروس مینوشتهاند! اگر افراد مؤلف نبودند، ما وارث دانش گذشتگان نمیشدیم و اکنون در عصر اینترنت، این مهارت بسیار ارزشمندتر و حیاتیتر شده است.
?
نکته اینجاست که والدین، بزرگسالان و نظام آموزشی کشور ما، چقدر بر اهمیت این مهارتها تأکید دارند؟
حقیقتاً چند مدرسه یا دانشگاه را میشناسیم که انشا یا هنر را همارز و همشأن علوم پایه بدانند؟ آیا متوجه هستیم که کسی که خوب مینویسد، خوب صحبت میکند، خوب طرح میزند، خوب عکس میگیرد، خوب فیلم میسازد، خوب نمایش اجرا میکند… نه در آینده که همین اکنون میتواند بسیار تأثیرگذارتر از کسانی باشد که قادر به نوشتن یک خط مطلب نیستند؟ همین علوم پایه هم در عمل به شکلی ارائه نمیشوند که دید علمی به دانشآموز بدهند، بلکه او را به شکلی تربیت میکنند که بتواند تستی بزند و به دانشگاهی برود.
بدیهی است که منکر اهمیت علوم پایه نیستم. منظور آن است که بدانیم ورزش و هنر و انشا اهمیتی کمتر از فیزیک ندارند. منتظر نباشیم که نظام آموزشی تغییر کند. خودمان دستبهکار شویم و وجود این علاقهها را در فرزند خود قدر بدانیم. نویسندگی، طراحی، بازیگری، فیلمسازی، عکاسی، گویندگی، سخنوری، مهارتهای گروهی … ارزشی کمتر از ریاضی و علوم ندارند. فرصتی فراهم کنیم که اگر نوجوان ما مستعد است، بتواند شخصیت #مؤلف خود را شکوفا کند.