رازهای موفقیت دبی (۲)

یادداشت تازه‌ی من برای کانال تفکر سیستمی

(مقدمه و بخش یکم را اینجا بخوانید.)

 

ب- تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها

آن داستان مشهور را شنیده‌اید که دو شرکت فروش کفش، دو مامور بازاریابی به قبایل افریقایی فرستادند. یکی تلگراف فرستاد که اینجا اوضاع برای شرکت ما خیلی بد است. چون هیچکس کفش نمی‌پوشد. دیگری تلگراف فرستاد که اینجا موقعیتی عالی داریم. چون هیچکس کفش ندارد. این داستان ساده به‌خوبی تفاوت نگرش را نشان می‌دهد. مدیران و مسئولان دبی، استاد تبدیل تهدید به فرصت هستند. در واقع آنها به هر مساله‌ای به این شکل نگاه می‌کنند که از این مشکل چگونه به نفع دبی استفاده کنیم؟

*

چند مثال می‌زنم:

صورت مسئله: هوای گرم و شرجی تابستان دبی غیرقابل تحمل است.
تهدید (دیدگاه اکثریت): در این هوای گرم مسافری به شهر ما نمی‌آید.
فرصت (دیدگاه مدیران دبی): فستیوال تابستانی با قیمت‌ها و شرایط هیجان‌انگیز برگزار می‌کنیم و مردم را در گرما به دبی می‌کشانیم.
*
صورت مسئله: هیچ جاذبه‌ی گردشگری قدیمی نداریم. کشور امارات تاریخ و قدمتی ندارد.
تهدید (دیدگاه اکثریت): موفقیتی در انتظار ما نیست.
فرصت (دیدگاه مدیران دبی): جاذبه‌ی گردشگری می‌سازیم. اگر زمان حال ما باشکوه باشد، می‌توان گذشته را فراموش کرد.
*
صورت مسئله: امارات فاقد کوه و جنگل و رودخانه است.
تهدید (دیدگاه اکثریت): چه کسی به این سرزمین خشک می‌آید؟
فرصت (دیدگاه مدیران دبی): صحرا که داریم. تورهای جذاب سافاری برگزار می‌کنیم. ساحل دریا را به بهترین امکانات و زیباترین گردشگاه‌های مصنوعی مجهز می‌کنیم.
*
صورت مسئله: امارات برف و باران ندارد.
تهدید (دیدگاه اکثریت): مشکل آب داریم. مشکل آبیاری داریم.
فرصت (دیدگاه مدیران دبی): آب دریا را شیرین می‌کنیم. به شهروندان خدمات بسیار مناسب آب‌رسانی می‌دهیم و هزینه‌ی آن را به شکل کامل می‌گیریم. با آبیاری قطره‌ای، این شهر را کاملا سبز و سرزنده نگاه می‌داریم. چه خوب که برف و باران نیست. چهار فصل سال می‌توانیم گردشگرانی از کشورهای سردسیر اروپا و روسیه و … داشته باشیم. می‌توانیم از خورشیدی که همیشه داریم انرژی بگیریم و … پیست اسکی مصنوعی با بارش برف مصنوعی می‌سازیم که تبدیل به جاذبه‌ی گردشگری شود.
*
صورت مسئله: نیروی متخصص و نیروی کار نداریم.
تهدید (دیدگاه اکثریت): بدون نیروی کار کشور پیشرفت نمی‌کند.
فرصت (دیدگاه مدیران دبی): قوانین مهاجرتی مشخصی وضع می‌کنیم که هم برای ما و هم برای مهاجران سود داشته باشید. از نیروی کار ارزان آسیا (هند، پاکستان، فیلیپین …) برای توسعه‌ی دبی استفاده می‌کنیم. بهترین متخصصان کشورهای پیشرفته را با بهترین حقوق و مزایا دعوت می‌کنیم که برای توسعه‌ی دبی برنامه‌ریزی کنند.
*
صورت مسئله: شناخته‌شده نیستیم. پول نداریم. (البته این مساله مربوط به ۳۰ سال پیش دبی بود.)
تهدید (دیدگاه اکثریت): باید با این بدبختی روبه‌رو شویم. چاره‌ای نیست.
فرصت (دیدگاه مدیران دبی): با تکنیک‌های علمی دبی را به یک برند تبدیل می‌کنیم. نماد می‌سازیم. میزبان مسابقات معتبر ورزشی می‌شویم. فستیوال‌ها و نمایشگاه‌های علمی و هنری (gitex، arab health) و … برگزار می‌کنیم. با حذف مالیات، سرمایه‌گذاران و شرکت‌‌های معتبر خارجی را جذب می‌کنیم.
*
ده‌ها مثال دیگر می‌توانم بزنم. ولی اگر در خانه کس است، یک حرف بس است. هریک از ما در زندگی شخصی، در شهر خود، در اجتماع خود کافی است این باور ارزشمند را سرلوحه‌ی کار خود قرار دهد که:
«مشکل اهمیت ندارد، نحوه‌ی برخورد ما با مشکل است که اهمیت دارد.»
باور صحیح و سازنده می‌تواند هر #تهدید را به یک #فرصت تبدیل کند و این مهارتی است که مدیران دبی به‌خوبی آن را فرا‌گرفته‌اند.

(ادامه دارد …)


 

دیدگاهتان را بنویسید